به آخرین باری که با فرد بزرگسالی به بازی پرداختید فکر کنید و عکسالعملها، رفتارها، روحیه همکاری یا جنگندگی افراد را در نظر آورید. حتی اگر از ورزشهایی که به شکل رقابت برگزار می شوند چشم پوشی کنیم و بیشتر بازیهایی را مد نظر قرار دهیم که برای افراد منفعت مالی یا اعتباری چندانی ندارد. حتی در این صورت هم وقتی فردی وارد جریان بازی میشود فارغ از موقعیت اجتماعی، شغل و یا حتی تاثیر رفتارش در سایرین، ایفای نقش میکند.
بازیهای مشارکتی بازیهایی هستند که برای پیشبرد اهداف مشخصی طراحی و در کارگاههای سفارشی شده بازی میشوند.
معمولا در هر کارگاه بین 12 تا 20 نفر حضور دارند و هر کارگاه از 6 تا 10 ساعت طول میکشد. پس از هر بازی زمانی به بیان مشاهدات و دیدگاه های همه افراد اختصاص مییابد. روندی که با تسهیلگری مربی به سمت هدف بازی سوق پیدا میکند.
ویژگی اصلی این بازیها، بدون باخت بودن آن هاست، به شکلی که موفقیت یا عدم موفقیت یک بازی بین تمام نفرات تقسیم میشود. هدف عمده این بازیها تقویت ارتباط موثر، کار تیمی، اعتماد به خود و دیگران و خودشناسی است.
نقطه قوت این بازیها تاثیرگذاری آنها نسبت به سایر متدهای آموزشی و روانشناسی است . ازآنجا که که فرد در زمان بازی هیجانات سانسور نشده خود را تجربه میکند و در حین بازی تجربهای از ذهن آگاهی در او به وجود میآید، ماندگاری و تاثیر اهداف مورد نظر، افزایش قابل توجهی مییابد.
بازیهای مشارکتی برای سنین کودکی تا بزرگسالی قابل تعریف است و شامل تیپ های اصلی زیر میشود:
- کارگاه تیم سازی:
مخاطبین: بزرگسالان، گروه های کاری، استارتآپها، سازمانها، موسسات و …
محتوا: بازیهای مبتنی بر کار تیمی، ارتباطات درون سازمانی، مدیریت راهبرانه، اعتماد و همدلی
مزیتها: افزایش راندمان کاری، حل مساله گروهی، بالا رفتن شاخص وفاداری، تاب آوری، روحیه نشاط و حل تعارضات
- ارتباط موثر: زوجین و جوانان
محتوا: بازیهای مبتنی بر اعتماد متقابل، ارتباط موثر، حل مساله، خود شناسی
مزیت ها: حل تعارضات، تقویت همدلی، ارتباط با کیفیت
- عمومی:
مخاطبین: کودک و بزرگسال و ترکیبی ،گروه های دوستی، خانوادگی، همکار و یا افراد منفرد
محتوا: ترکیبی از کار تیمی، اعتماد به خود و دیگران، ارتباط موثر، مدیریت، نشاط و سرگرمی
- سفارشی:
بنا به درخواست موسسات و سازمان ها با مطالعه یا مشاهده چالش ها، فاکتورهای متناسب مشخص شده و بر اساس آنها بازیها طراحی یا انتخاب میگردند.
بنیانهای علمی بازیهای مشارکتی
بازیهایی که ارائه می شوند دست چینی از بازیهای هدفمند و معنادار از سراسر جهان هستند که بخشی از آن ها به شکل محدود و پراکنده به عنوان فعالیتهای تکمیلی در کارگاههای روانشناسی و خودشناسی استفاده می شوند و بخشی دیگر به عنوان فعالیت های پیوسته به هم در قالب کارگاههای بازی درمانی و مانند آن استفاده می شوند.
تمرکز اصلی ما در گام اول غنی کردن این بازیها با سه دانش کاربردی تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis) تئوری انتخاب (choice theory) و ارتباط بدون خشونت (Nonviolent Communication) به عنوان پشتوانه علمی و در گام دوم کانالیزه کردن کارگاههای مختلفی است که با ترکیب مناسبی از این بازیها به نیازهای از پیش تعیین شده و مشخصی از سفارش دهندگان یا شرکت کنندگان به عنوان تضمین کاربرد آن پاسخ میدهد.
اما این بنیانها به چه صورت کار میکنند؟
الف. شناخت پیش نویسهای زندگی: بر اساس نظریه اریک بِرن در متد (T.A) بسیاری از رفتارهای روزمره ما در واقع تکرار روشها و رفتارهای کودکی ما است که در پاسخ به اتفاقات همان زمان گرفته شده و بنابراین عموما برای زمان حال واکنش مناسبی نیست. مجموع این تکرارهاست که شخصیت، وضعیت زندگی، ارتباطات و اهداف انسانها را شکل میدهد. در خلال کارگاهها از افراد خواسته میشود به مشاهده رفتارهای خود بپردازند و با تسهیلگری شناسایی این رفتارها، افراد دعوت به آگاهی از رفتارشان میشوند. نهایتا به افراد پیشنهاد میشود رفتارهای بالغانه را جایگزین رفتارهای نهادینه شده نا مناسب کنند.
ب. ذهن آگاهی: از آنجا که در این فعالیتها یادگیری، همزمان با کسب تجربه و فعالیت حرکتی جسمانی انجام میگیرد، ترشح سروتونین و دپامین در سطح بالاتری انجام گرفته و با افزایش کارآمدی فعالیتهای مغزی، قدرت یادگیری افزایش مییابد.
بنابراین مفاهیمی که در قالب حل معما، مکاشفه، استدلال و تجربه به افراد ارائه میگردند، بصورت تصمیماتی که به شکل همزمان توسط ذهن و بدن تجربه شده اند با بالاترین کیفیت ممکن ذخیره شده و در لحظات حساس به آسانی به خاطر آورده میشوند.
ج. همدلی: وقتی فردی وضعیت زندگی سایر افراد را در نقش آنها تجربه میکند، چالشها و واقعیتهای آنها را از نزدیک لمس میکند و همین تجربه همسان، شفقتی را در دل او ایجاد میکند که سبب میشود یکدیگر را کمتر تهدید کننده یا بی منطق بیابند.
همچنین بازی نقشهای دیگر مانند مدیر، کارمند و … باعث میشود با اشراف کاملتری محدودیتهای افراد مرتبط با خود را درک کنند و با بینش عمیقتری به حل و فصل اختلافات ممکن بپردازند.
د. ارتباط موثر: بیشتر افراد از کودکی تشویق میشوند و آموزش داده میشوند که آدم خوب، کارمند خوب، همکار خوب یا رئیس خوب باشند اما آموزشهای زیادی نمیبینند که چطور ارتباط خوبی برقرار کنند.
این بازیها در کنار اینکه افراد را تشویق میکند نقطه ضعفهای ارتباطی خود را بسنجند، شامل تمرین برخی متدهای ارتباطی موثر نیز هست که آنها را کمک میکند:
اهمیت ارتباط را درک کنند، برای ایجاد ارتباط پیش قدم شوند، از برقراری ارتباط مورد قبول طرفین مطمئن شوند، زبانهای ارتباطی محلی و شخصی را به زبان ارتباط سازمانی ترجمه کنند، حریمهای ارتباطی سایرین را تشخیص دهند و نهایتا نماینده قابل اعتماد سازمانشان در حضور مشتریان و مردم باشند.
و. گروه درمانی: اطمینان بخشی این مساله که هدف بازیها برد و باخت نیست و در نتیجه آن تنبیه و سرزنشی وجود نخواهد داشت، باعث میشود افراد حداقل در طول مدت کارگاه بر ترسهای قدیمی خود چیره شوند و شکل دیگری از مواجهه با مشکلات را تجربه کنند، آنها میتوانند پا را از محدوده امن خود بیرون گذاشته و به کشف توانمندیهای خودشان بپردازند.
این تجربه جدید در فضای حضور انسانهایی که وضعیت مشابهی را تجربه میکنند سبب میشود خود را در جامعهای امن بیابند و حداقل در همان فضا به خود فرصت رشد و ترقی دهند.
همچنین در حین بازیها و فعالیتها به عنوان هم تیمی یا هم بازی فرصتهای زیادی برای گفتگو بین افراد پیش میآید که مسبب شناخت بیشتر توانمندیها و یا زدودن کدورتها میشود.
ه. تفاوت دیدگاهها در موقعیت یکسان: در روند بازیها اتفاقات و شرایطی بازسازی میشوند که فرد ممکن است به دفعات در محیط کار یا فعالیت با آن درگیر باشد که در گذشته به شکل ناخودآگاه و خودکار عکسالعمل یکسانی به آن نشان میداده است. اما در حین جلسات بحث و تبادل نظر با دیدن دیدگاههای مختلف و متفاوت دیگران، فرصت بیشتری برای تفکر درمورد ماهیت تصمیم خود پیدا میکند و درنتیجه فرصت اصلاح آن را پیدا کرده و به عنوان روش کارا تر برای آینده ذخیره میکند.
